سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناتوانترین مردم کسى است که نیروى به دست آوردن دوستان ندارد ، و ناتوانتر از او کسى بود که دوستى به دست آرد و او را ضایع گذارد . [نهج البلاغه]

مطالعات ادیان

 

سلفیت و مراحل سه گانه تاریخى آن


سلفیت مکتبى است مبتنى بر بازگشت به سیره و اندیشه که به حدیث گرایى شناخته مى شود. عمده ویژگیهایى این مکتب اخذ به ظواهرآیات و روایات و نفى هر گونه تفسیر و تاویل، حدیث گرایى افراطى، تقلید محض از رفتار و اعمال سلف، گریز از نوآورى و اجتهاد مى باشد. این جریان فکرى در پى علل و عواملى شکل گرفت که مهمترین آنها ضایعه جبران ناپذیر از دست رفتن گنجینه احادیث پس از منع کتابت حدیث در زمان عمر.
تلاشهاى معاندان و مخالفان در ترویج اسرائیلیات و خرافات، امکان بودن تمسک به ظواهر احادیث، آشنا نبودن بسیارى از سلف با علوم عقلى و حقایق عمیق اسلامى، در نگهداشته شدن مردم از معارف اهل بیت، جدالهاى مکاتب کلامى و ظهور افکار گوناگون و نیز پیدایش مکاتب راى و قیاس و اجتهادات عقلى است.


الف: سلفیت نخستین.پیشگامان سلفیت نخستین مالک بن انس، سفیان بن ثورى، ابن ابى لیلى، داوودبن اصفهانى، ابن مبارک اسحاِ بن راهوى و حسین بن على کرابیى بودند. این دوره که همان ویژگیهاى فوقِ الذکر سلفیت را داشتند در مکتب حدیثى احمدبن حنبل به عنوان یک اندیشه و روش سامان یافته تجسم یافت. عقاید اشعرى که بعدها انجام یافت تلفیقى بود از عقاید و مکتب احمد که با نوعى عقلانیت آنرا تعدیل کرده بودند. اگر چه چالشهاى بین متکلمان اشاعره و اهل بیت حدیث به مرور تشدید شد و به انزواى اهل حدیث و سلفیت نخستین و غلبه اشاعره منجر شد.

ب: سلفیت قرن هشتم.با ظهور ابوالعباس احمدبن عبدالحلیم معروف به ابن تمیمه و شاگردش ابن القیم جوزى در این قرن سلفیت احیاء مجدد گردید و در غالبى ضد علوى و با گرایشات عثمانى، علاوه بر عقاید و افکارات سلفیت اول، بدعت شمردن و شرک دانستن تبرک، توسل، شفاعت، زیادت قبور اولیاء، بزرگداشت موالید و وفایات، در حوزه توحید و بدعت،و... رانیز به سلفیت افزود.



ج: سلفیت جدید. سلفیت قرن هشتم که با تبعید و زندانى شدن ابن تمیم و مردود شدن افکارش به حاشیه رانده شده بود با بروز محمدبن عبدالوهاب نجدى در قرن دوازدهم جان دوباره اى گرفت و این باره نیز بر گستره عقاید خود با حرام دانستن مظاهر تمدن جدید از قبیل رادیو، تلفن، قهوه، کتب منطق و بدعت شمرده آن افزود. در این دوره سلفیت با شدت بیشترى به میدان آمد و با همکارى جانب حکومت آل سعود به ترویج و تبلیغ خود همت گمارد. این تلاشها بویژه بعد از پیروزى انقلاب اسلامى و به جهت تقابل با افکار انقلابى امام خمینی و با حمایتهاى سیاسى بین المللى و نیز ذخایر سرشار منابع نفتى، امروزه گستره اى بین المللى یافته و سالانه میلیاردها دلار و ریال سعودى را به خود مصروف مى سازد احیاء مجدد گردید و در غالبى ضد علوى و با گرایشات عثمانى، علاوه بر عقاید و افکارات سلفیت اول، بدعت شمردن و شرک دانستن تبرک، توسل، شفاعت، زیادت قبور اولیاء، بزرگداشت موالید و وفایات، در حوزه توحید و بدعت،و... رانیز به سلفیت افزود.
منبع: درگاه پاسخگویی به مسائل دینی ( با تلخیص )

 

 




گروه وهابیت شناسی ::: سه شنبه 87/2/24::: ساعت 3:0 عصر



از مسائلى که «ابن تیمیّه» بنیانگذار فکرى وهّابیّت رسماً به نشر آن همت گماشت قضیه جسمانیت خداوند متعال و اثبات لوازم جسمانیت مانند قرار گرفتن بر روى کرسى و خندیدن و راه رفتن و مانند این ها است.

ابن تیمیه گفته: «ولیس فی کتاب اللّه ولا سنّة رسوله ولا قول أحد من سلف الأمّة وأئمّتها أنّه لیس بجسم وأنّ صفاته لیست أجساماً وأعراضاً ؟ ! فنفی المعانی الثابتة بالشرع والعقل بنفی ألفاظ لم ینف معناها شرع ولا عقل ، جهل وضلال»(1).

در کتاب خدا و سنت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) و همچنین در گفتار سلف امت (صحابه) و پیشوایان دینى نیامده که خداوند جسم نیست و صفات او از جسمانیت و عرض بودن منزه است.

انکار یک معنایى که شرع و عقل آن را نفى نکرده، یک نوع نادانى و گمراهى است.

او مى گوید: «والکلام فی وصف اللّه بالجسم نفیاً وإثباتاً بدعة ، لم یقل أحد من سلف الأمّة وأئمتها إنّ اللّه لیس بجسم ، کما لم یقولوا إن اللّه جسم».الفتاوی: 5/192.

نفى و اثبات جسمانیت خداوند متعال بدعت است و کسى از بزرگان گذشته نگفته اند که خداوند جسم نیست همان طورى نگفته اند که او جسم است.

و در جاى دیگر مى گوید: «فإسم المشبّهة لیس له ذکر بذم فی الکتاب والسنة ولا کلام أحد من الصحابة والتابعین»(2).

در قرآن و روایات مذمتى از مشبهه به میان نیامده و سخنى هم از صحابه و تابعین در این باره نقل نشده است.

 ادامه مطلب...


گروه وهابیت شناسی ::: پنج شنبه 87/2/19::: ساعت 3:29 عصر

بخش سوم؛ فرهنگ دینی:


- وضعیت حجاب زنان و مردان در عراق از جنبه هایی مثبت و از جنبه هایی منفی است. متأسفانه جنبه های مثبت اکثرا از روی مسائل سنتی است و معرفت راسخی پشتیبان آن نمی باشد و جنبه های منفی نیز در حال رشد اند که بیشترین تاثیرات منفی از سریالهای رسانه های جهان عرب می باشد. همچنین فیلمهای سینمایی موجود در ویدئو کلوپ ها، تصاویر به کار رفته بر روی کالاهای مختلف زندگی مردم و ... در حال تخریب حجاب در این کشور می باشند.


مولفه هایی که نشاندهنده تغییر فرهنگ مذهبی و تهاجم فرهنگی در این کشور است عبارتند از:


- مانکن های زننده از زنان حتی در اطراف حرم است که حتی در ایران به این کثرت دیده نمی شود خصوصا در مکانهای مذهبی و اطراف حرم.


- مواد آرایشی غربی با عکسهای نیمه عریان، علی رغم چهره مذهبی فرهنگ مردم فراوان است.


- درحال حاضرچادر در فرهنگ عربی اجبار است الا در دانشگاهها. شهرهای بزرگتر نیز احتمالا فشار اجتماعی کمتری بر غیر چادری ها وارد است. (حجاب دختران دانشجو در بخش دانشگاهها آورده شده است.)


- با این همه باید اعتراف کرد که ظاهر فرهنگ عمومی عراق، مذهبی و دینی است. این مسئله در حال حاضر که تهاجم فرهنگی بسیار قوی به فرهنگ مذهبی مردم صورت گرفته بسیار خطرناک است. چرا که فرهنگ از درون در حال تخریب شدن می باشد، حال آنکه ظاهر شعایر دینی پابرجاست و وقتی این موضوع برای همه روشن خواهد شد که بسیار دیر است. لذا در این جامعه حجاب دختران یا علاقه مردان ائمه و مراجع مولفه هایی خوب برای سنجش دینداری نیستند چرا که بسیاری از امور مناسکی و امور مربوط به شعائر دین (چون حجاب، استفاده از احادیث) از عادات و سنتهای فرهنگی یک عراقی است. پس معیار را باید تغییر داد مثلا در مورد پسران میزان رعایت در نگاه به نامحرم یا شنیدن صدای زنان خواننده و در مورد دختران(خصوصا دانشجویان) میزان حیا در صحبت کردن با یک نامحرم، می تواند یکی از معیارها باشند.


- عراقیها به شمایل ائمه بسیار اعتقاد دارند و از آنها در منزل، مغازه و حرم و مسجد و ... استفاده می کنند. تصاویری که استفاده می کنند عموما از شمائل امام حسین، حضرت امیر، حضرت عباس، علی اکبر و علی اصغر (علیهم السلام) خارج نیست.


- از تصاویر مراجع دینی نیز بسیار استفاده می کنند و نیز درتابلوی ورودی شهرها (احتمالا فقط شهرهای شیعه نشین) از تصاویر شهید حکیم و آیت الله سیستانی استفاده می کنند. همچنین در سطح شهر ها علاوه بر عکس دو عالم نامبرده عکسهای شهیدان محمدصادق و محمد باقر صدر و سید مقتدی صدر و ... در اندازه های بزرگ و کوچک وجود داشت.


- جالب اینجاست که تمام علمایی که اسمشان ذکر شد، از خاندان پیامبر اکرم(ص) می باشند. همچنین یکی از دوستان در سفرهای گذشته چند عکس از امام خمینی و امام خامنه ای به تعدادی از افراد فقیر هدیه کرده و با استقبال آنها مواجه شده بود. گرچه آنها صاحبان عکس را نمی شناختند ولی به علت علاقه به علمای سید، عکس را می بوسیدند و به صورت می کشیدند. لذا می توا ننتیجه گرفت که عراقیها به علمایی از خاندان عرب علاقه بیشتری دارند.


- همچنین در موارد بسیاری دیده شد که عکس یک یا چند مرجع در کنار شمائلی از امام علی یا حضرت اباعبدالله (علیهما السلام) به پرده کشیده شده بود. این مسئله در مورد عوام نیز صدق می کرد، البته به مراتب کمتر. به صورتی که عکس کسی را که در ترورها یا مبارزات شهید شده بود در کنار تصویر منسوب به یکی از بزرگواران نامبرده قرار می دادند.


- حتی جاسوئیچی های با عکس هایی از شهیدان محمد باقر و محمدصادق صدر، شهید محمدباقر حکیم و مقتدی صدر در بازار به فروش می رفت.


- عکس امام خمینی اصلا وجود ندارد با اینکه امام را به اسم می شناسند ولی اطلاعی از وی ندارند مگر افرادی معدود. البته آنهایی که به ایران آمده اند امام را زیارت کرده اند. به دلیل تبلیغات منفی صدام علیه امام خمینی، ذهنیت خوبی و درستی از امام در بین اذهان مردم عراق وجود ندارد و حتی ممکن است از وی چهره ای خشن و دیکتاتور جلوه داده باشند. در کتاب شیعه و حکومت در عراق آمده است: «بعضی از مخالفین ولایت فقیه به این نکته اشاره دارند که برپایی حکومت فقیه ممکن است باعث سلب آزادی مردم و تشکیل حکومت استبدادی شود. مورخ شیعه، "محمدجواد مغنیه" در کتاب "الخمینی و الدوله الاسلامیه" صراحتا به این نکته اشاره می کند و به طور آشکار اصل توسعه در ولایت فقیه را مورد انتقاد قرار می دهد»(العلوی، 1376، ص 31). پس باید توجه داشت که یک عده از این مخالفان که لازمه حکومت ولایت فقیه را دیکتاتوری می دانند در عراق بوده و هستند که به اسم یکی از آنها اشاره شد. همچنین دانش آموزانی که از آموزه های مدارس دوران صدام تاثیر پذیرفته اند دید غلطی نسبت به امام دارند. زیرا ظاهرا در زمان صدام در مراسم صبحگاه مدارس به امام دشنام می دادند یا او را لعن می کردند. برخی از آنها تصور می کنند امام اصلا نماز نمی خوانده است. لذا شاید اگر تصویر زندگی(فیلم روح الله، ساخت شبکه المنار) و عکس های امام (به دلیل علاقه به روحانی سید) را ببینند این دید در آنها به دیدی درست از امام تبدیل شود.


- عراقیها به مناسبت شهادت امام حسین در بسیاری از ایام سال پرچم هایی به رنگ سیاه، قرمز و یا سبز بر بام منازل خود نصب می کنند. البته در مواردی ممکن است این پرچم ها حکایت کننده از رسمی قدیمی در عراق باشد. و آن نشان دهنده به قتل رسید یکی از اعضای آن خانواده است و اهل بیت مرحوم تا وقتی انتقام خون کشته خود را نگیرند این پرچم را به منزله عزادار بودن نصب می کنند.


- عراقیها از یهود بسیار متنفر اند حتی بسیاری از کسانی که با ایران جنگیده اند به خیال اینکه ایران و اسرائیل هم پیمان هم اند به کشتن شیعیان تن داده اند. در واقع آنها یهود را معادل صیهونیست می گیرند و احتمالا با این اوصاف تمام یهودیان را صیهونیست می دانند.


- به گفته آقای مرعشی، امام جماعت مسجد الخضراء (در جوار بارگاه حضرت امیر و محل کلاس درس و مزار آیت الله خویی)، مهدویت یکی از مسایل مهم در عراق است و در طبقات مختلف جامعه، از دانشجو تا افراد روستایی و بی سواد و ... نفوذ دارد. مدعیان دروغین، فرقه های ضاله و مسائلی از این دست احساسات دینی یک عده افراد پاک طینت اما ساده و بی اطلاع را به بازی می گیرند.


- در همین راستا مشاهده شد که در بین کتب دینیِ رایجی که در اطراف حرم بود، کتب مربوط به امام زمان(عج) وزن بیشتری دارد.


-  همچنین «منتظر» یکی از اسامی رایج (و البته نه خیلی رایج) در بین پسران عراقی است.


- عراقیها در کلام متداول زندگی خود از احادیث استفاده می کردند خصوصا احادیثی که مربوط به اهمیت و ارزش کار در راه تامین معاش خانواده و عبادت بودن کار و ... است.


- فیلم ها و کارتونهای دینی موجود در کلوپها اکثرا لبنانی اند و البته تعدادی بیش از 10 عنوان دیده نشد که بعید است بیش از این باشد.


- در بین عراقیها مداح ها بسیار مهم و محبوب اند. معروفترین مداحهای عرب که CD وDVD  های مراسمشان در کلوپ ها و فروشگاههای محصولات فرهنگی، فراوان است عبارتند از:
نزار القطری و باسم کربلایی (که ایرانیان نیز این دو فرد را می شناسند یا حداقل به مداحی ها و صدایشان علاقه دارند)، حیدرالمولی(طلبه)، جلیل الکربلایی، احمد الوائلی، حسین الاکرات، سید جاسم، عبدالحمید السهاج، عمار کربلایی


- همچنین در عراق صندوق صدقات وجود ندارد البته در حرمین کربلا صندوقهایی خاص برای کمک به فقرا تعبیه شده بود




گروه وهابیت شناسی ::: سه شنبه 87/2/17::: ساعت 10:19 صبح

   1   2   3      >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2


بازدید دیروز: 4


کل بازدید :54206
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<