سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سوزش درد بردباری را جرعه جرعه درکش که آن اساس حکمت و ثمره دانش است . [امام علی علیه السلام]

مطالعات ادیان

بخش دوم؛‏ فرهنگ عمومی:


عراق کشوری است با شهرها و روستاهای فراوان. مردم عراق با توجه به شرایط تاریخی و کنونی خود و مسایل قومی، مذهبی و... دارای آداب اجتماعی، رسوم، خلقیات و رفتارهای فرهنگی خاص خود هستند که تعامل با مردم این کشور، نیازمند شناسایی مسایل مذکور است. لذا در این بخش به مسایل زندگی شهری، وضعیت رسانه ها، ورزش، سطح سواد و سایر مولفه های فرهنگ عمومی جامع عراق می پردازیم. به طور عمده رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مردم عراق که مشاهده شده، توصیف می گردد.


- قبل از هر چیز جالبترین ویژگی مردم عراق از نظر خود را خواهم آورد. عراقیها در صورت نیکی دیدن از کسی در اولین فرصت آنرا به بهترین وجه جبران خواهند کرد. اما اگر هم نخواهند که با کسی رابطه خوبی داشته باشند، تمام سعی خود را می کنند که زیر دین طرف مقابل قرار نگیرند یعنی «نمک گیر او نشوند». بهترین راه برای نمک گیر کردن عراقیها این است که در برخورد اول کاری برایش انجام دهید. همین مسئله موجب خواهد شد که تا آخرین لحظه ای که با شماست، به شما خوبی کند. خوبی کردن به عراقی می تواند تعارف تکه ای نان یا مقداری آب باشد، یا هر خوراکی دیگری و یا صحبت کردن با او و از او حال و احوال پرسیدن، یا هدیه ای دادن و الخ.


- معماری بازار و مغازه ها در نجف نظم بیشتری از کربلا دارد. بافت مغازه های اطراف حرم عمدتا قدیمی و کوچک است اما دکان های دورتر از حرم معمولا با اندازه های مناسبتری هستند یعنی امکان حضور مشتری در داخل این مغازه وجود دارد. ضمن اینکه مغازه های دورتر از حرم بافت تازه تری دارند.


- عراقیها قبل از گرفتار شدن به دست حزب بعث و حکومت دیکتاتوری صدام، کشوری با سرمایه های زیرزمینی نفت، خاکی حاصلخیز، آبی فراوان در بین النهرین، تاریخ و تمدنی غنی و شهرهای اصلی علم آموزی در تاریخ جهان اسلام، بودند(بغداد، کاظمین، حله، نجف) اما با شروع دیکتاتوری، زورگویی و ظلم های صدام و خصوصا بعد از تحریم های جهانی علیه عراق (به دلیل حمله به کویت) اوضاع کشور از لحاظ اقتصادی و علمی و فرهنگی رو به وخامت نهاد. بسیاری از دانشمندان و نخبگان از کشور اخراج شدند و یا فرار کردند (حدود 4 میلیون عراقی در زمان صدام از عراق گریختند) مابقی نیز اجازه هیچ نوآوری و ابداعی را نداشتند. حقوق ها بسیار کم و ناچیز بود. رابطه علمی و فرهنگی با کشورهای قوی تر برقرار نمی شد، در نتیجه عراق به حالت 35 سال پیش خود ماند. در این میان رشد دو نسل در عراق مورد ظلم قرار گرفت یعنی نوجوانان و جوانان کنوی عراق و پدرانشان.
اما نکته بسیار جالب اینکه بسیاری از پیرمردان و پیرزنان عراقی سواد دارند. به طورکلی عراقیها در دروران قبل از صدام انسانهایی اهل مطالعه در جهان عرب شناخته می شدند. ضرب المثلی عربی بود که می گفت: مصری ها کتاب می نویسند، لبنانی ها چاپ می کنند و عراقیها می خوانند. اما اکنون مردم عراق افرادی دور از کتاب و علم آموزی هستند و فرسنگها راه برای رشد و توسعه در پیش دارند. به طوریکه کتابفروشی ها اغلب در کوچه های تنگ، زیر زمین ها و خیابانهای فرعی قرار دارند.


- در کتاب فروشی ها کتب دکتر شریعتی (خصوصا حج، شیعه علوی شیعه صفوی و یک عنوان دیگر) فراوان است. چندکتاب از امام خمینی و آیت الله بهجت نیز در کتابفروشی های مذهبی دیده شد.


- در همه نقشه ها خلیج فارس، خلیج عربی معرفی شده است. در تمام کتب درسی دانش آموزان نیز از اسم خلیج عربی استفاده می شود و حتی برخی تا کنون اسم خلیج فارس را نشنیده اند البته برخی هم از حساسیت ایرانیان به این مسئله آگاه بودند.


- ورزش مورد علاقه مردان و پسران عراقی فوتبال است. نوجوانان عراقی فوتبال را حرارت زیادی بازی می کنند گرچه عمدتا در زمین های خاکی (وبعضا روی آسفالت خیابانها) و با پاهای برهنه (بدون کتانی) بازی می کنند. همچنین در تماشای مسابقات فوتبال از تلویزیون نیز بسیار پرشور حاضر می شوند، خصوصا در نگاه کردن به بازی تیم های یا باشگاهی ملی عراق.


- از ورزشکاران و هنرمندان ایرانی فقط علی دایی و علی کریمی شناخته شده و محبوب اند. در بین تیم های ورزشی ایرانی تیم فوتبال سپاهان را خوب می شناسند. احتمالا به دو دلیل، اولا دو تن از بازیکنان محبوب تیم ملی عراق در این تیم ایرانی توپ می زنند(یعنی عبدالوهاب ابوالحیل و عماد محمد رضا)؛ ثانیا موفقیت های چندساله اخیر این تیم (خصوصا نایب قهرمانی آسیا در سال گذشته و حضور در لیگ قهرمانی مسال آسیا) سبب معروف شدن و محبوبیت سپاهان در عراق شده است.


- عراقیها اصلا با سینمای ایران و بازیگران آن آشنا نیستند و هیچ فیلم سینمایی ایرانی در ویدئوکلوپ ها وجود ندارد بلکه در حال حاضر(فروردین 87) چند سریال ساخت ایران در شبکه های عراقی پخش می شود. سریال امام رضا از شبکه فرات (متعلق به مجلس اعلای اسلامی عراق) و سریال اصحاب کهف از شبکه المسار پخش می شوند. این سریالها بازگو کننده فرهنگ ایران یا انقلاب اسلامی نیستند بلکه متعلق به مشترکات تاریخی-دینی دو سرزمین است. علاوه بر فیلمهای دوره اسلامی می توان برای ایجاد علاقه و رابطه قوی بین دو سرزمین ایران و عراق از تاریخ باستانی مشترک دو کشور بهره برد. همچنین می توان از طرقی دیگر چون کتاب، همایش، برنامه مستند و ... به تاریخ (باستانی و اسلامی) مشترک دو کشور پرداخت.


- همچنین اکثر فیلمهای سینمایی رایج در کلوپ ها امریکایی و هالیوودی اند. رتبه دوم هم به فیلمهای عربی تعلق دارد که اکثرا ساخت مصر و بعضا سوریه اند و تصویر کننده فضایی غیردینی و باحجابی نامناسب، اغلب عاشقانه و ... هستند. اکثر فیلها به صورت دی وی دی فروش می روند و هیچ گونه نظارتی روی محتوای فیلمها وجود ندارد. فیلم ضد ایرانی 300 بسیار فراوان بود.


- سقوط صدام به نقطه عطفی در زندگی مردم عراق تبدیل شده. به طوری که در بسیاری از مواقع هنگام گزارش دادن از زمان اتفاقی خاص (چه شخصی و چه عمومی) به قبل یا بعد از سقوط صدام اشاره دارند مثلا می گویند این حادثه بعد از سقوط صدام اتفاق افتاد یا من تا قبل از سقوط صدام دانش آموز بودم.


- در دوران صدام عراقیها در عراق زندانی بودند و در زمانی که حقوق یک دبیر 3 هزار دینار بوده عوارض خروج از کشور حدود 300 هزار دینار بوده (در حال حاضر عوارض خروج از ایران به عراق، 5 هزار تومان است). صدام با این کار هر گونه حضور در خارج از عراق و آشنایی با عقاید نو و احیانا آزادی بخش و آرمانگرا را غیرممکن می ساخت و موجبات تحکیم دیکتاتوری خویش را.


- در قسمت رسانه های جمعی نیز همینطور بوده است. عراقیها هیچ شبکه ای به غیر از دو شبکه که متعلق به حکومت بعث بوده را نمی دیدند. شبکه عامه و شبکه الشباب به ریاست پسر صدام. استفاده از ماهواره و اینترنت در عراق ممنوع بود. و اینترنت در چهار سال اخیر در عراق رشد کرده است.(ماجرای تلفن ثابت و همراه نیز از همین مقوله است.) بعد از سقوط صدام با افزایش پول در دست مردم عراقیها به استفاده از شبکه های ماهواره ای روی آوردند. در حال حاضر عراقیها به بیش از 300 شبکه ماهواره ای عربی زبان دسترسی دارند.


- تا قبل از سقوط صدام خطوط موبایل (حداقل برای عامه مردم) در عراق وجود نداشت اما پس از سقوط صدام یا اشغال عراق به دست امریکاییها، نسل سوم تلفن های همراه به عراق آورده شد و چندین اپراتور یا شبکه ارتباطی در عراق فعالیت می کنند برخی در مناطقی خاص و برخی در سراسر عراق. استان های کربلا و نجف سه اپراتور دارند(آسیا سل، اثیر و شبکه ملی عراق)


- قیمت گوشی موبایل تقریبا برابر با ایران است. گوشی ها و وسایل الکتورنیکی از سمت دبی وارد می شود. متداولترین گوشی در عراق نوکیا است. بعد از آن موتورلا و سپس گوشی های سامسونگ و ال جی و مارکهای غیر معروف چینی. اما از همه بیشتر، شاید حدود 80 درصد گوشی ها، نوکیا است. جالب اینکه برخی اصلا مارک سونی اریکسون را نمی شناختند. نکته اینکه عراقیها علی رغم تنفر از یهود بیش از 80 درصد از گوشی های منتسب به یهود استفاده می کنند.


- نکته جالب اینکه در بین عراقیها افراد عینکی بسیار کم است که سه دلیل (قابل جمع) می تواند داشته باشد. یکم؛ تلویزیون و استفاده بیش از حد از آن در چند ساله اخیر وارد زندگی مردم شده است چراکه در زمان صدام، عراق دو شبکه تلویزیونی داشت و صنعت سینما در آن دوران از بین رفت، در نتیجه برنامه های تلویزیونی زیاد و جذابی برای عراقیها پخش نمی شد. اما اکنون بیش از 300 شبکه جذاب در دسترس عراقیهاست و زمان زیادی از اوقات خود را جلوی این جعبه جادو می گذرانند. دوم؛ از آنجا که بسیاری از افرادی که عینکی اند افرادی حوزوی و دانشگاهی اند می توان عینکی بودن یا نبودن را به میزان مطالعه عراقیها ربط داد. یعنی چون مطالعه در عراق بسیار کم است، چشم ها نیز کمتر به زحمت می افتند و کمتر ضعیف می شوند. سوم؛ به دلیل کمبود آموزشها (ی عمومی و تخصصی) و گران بودن امکانات چشم پزشکی رسیدی به این مسئله برای مردم عراق مهم نیست. یعنی چه بسا تعداد افرادی که ناراحتی های چشمی دارند بیشتر از این حد باشد ولی نه شخص اطلاعی از چگونگی درمان داشته باشد و نه هزینه آن را، و نه دکتر متخصص چشم پزشکی در دسترس باشد.


- تهاجم فرهنگی بسیار خطرناکی از طریق رسانه ها در حال صورت گرفتن است که نشانه هایش در فرهنگ مذهبی مردم، فرهنگ مصرف و علایق فرهنگی آنها دیده می شود. مصرف گرایی در عراق غوغا می کند گرچه در حال حاضر از مصرف گرایی در ایران ضعیف تر است اما به پدیده بارزی تبدیل شده که نتایج آن به سادگی دیده می شود و در بخشهای مختلف این تحقیق به برخی از آنها اشاره شده است. همچنین نمونه هایی از تهاجم فرهنگی در بخش های مختلف گزارش، در بین مطالب وجود دارد.


- مردم عراق در دروان حکومت صدام از پیشرفت بازماندند و حتی پوسته تمدن مدرن به این کشور وارد نشد. در نتیجه عرب عراقی بعد از صدام سعی می کند که با استفاده هر چه بهتر و بیشتر اتومبیل، لباس، موبایل و ... این عقب ماندگی از سایر کشورهای همسایه را جبران کند. این مسئله با وجود تاریخ و گذشته غنی عربی عراقیها، و خصوصا تعصب و برتر بینی نسبت به عجم ها، تشدید می شود به طوریکه یک عرب بنابر تعصب عربی خویش برای خود ننگ می داند از یک عجم عقب مانده تر باشد. و این مسئله به نوعی مصرف گرایی عصیان گریخته در عراق ظاهر شده تا بلکه از این طریق از حس خودکمتر بینی مذکور رهایی یابند.
البته دو نکته، ذیل این مطلب ضرورری می نماید:
الف- تعصب عربها نسبت به نژاد خود، بدین معنی نیست که همیشه اعراب سرور و ارباب قوم های دیگر بوده اند بلکه این حس از طریق استعمار در قرون اخیر به اعراب تزریق شده تا بدین وسیله اختلافی عمیق بین اقوام مسلمان ایجاد کنند. 
ب- همانطورکه اشاره رفت یکی از دلایل مصرف گرایی در عراق، نگاه اشتباه اعراب به قومیت ها است لذا با اصلاح این دید غلط می توان اعراب را از نقاط قوت اقوام دیگر نیز آگاه کرد.
چنانکه دلایل دیگری نیز در توجیه رشد مصرف گرایی در عراق وجود دارد و آن اینکه، بر اثر جنگها و تحریم های بین المللی در دوران صدام، درآمدهای اقشار مختلف مردم بسیار پایین بود به طوری که مردم فقط در حال گذران زندگی بودند و از آن مهمتر که صدام با انحصارطلبی حزب بعث، اعمال تبعیض های قومی و دینی و ... چنان عرصه فکری و روانی را برای مردم تنگ کرده بود که دو نسل کنونی عراق هیچ آرمان و آرزویی را در سر نمی پروراندند، جز رهایی از دست صدام. بعد از ورود اشغالگران و سقوط صدام، مردم عراق گمان می کردند که به تمام آرزوهای خود خواهند رسید ولی اینطور نشد. چرا که ساختن عراق به فکر و اندیشه و آرمانهایی بزرگ نیاز داشته و دارد و اینها چیزهایی بودند که مردم عراق از آنها دور نگه داشته شده بودند. متاسفانه در شرایط کنونی عراق نیز، شرایط طوری نیست که مردم به مسائلی بیش از حوزه خود (غذا، مسکن، پوشاک و شهوت و ...) فکر کنند. زیرا بر اثر نبودن مسایلی چند همچون امنیت، آینده ای روشن برای عراق و رهبری الهی و مقتدر و... جوانان عراقی سردرگم به دنبال نیازهای غریزی خود می روند و کسی در صدد هدایت آنها به مسیرهای سازنده نیست. مسئله آرمانگرایی در جلسه با آقای قبانچی، امام جمعه نجف، برای بنده قطعی شد. ایشان (که سالها در ایران حضور داشتند و با فضای انقلاب و جمهوری اسلامی کاملا آشنا هستند) گفتند «نقطه قوت شما ایرانیها این است که آرزوها و آرمانهای بزرگ دارید». که تلویحا اشاره به عدم وجود آرمان در بین مردم عراق خصوصا جوانان دارد.
یکی از مواردی که می توان آن را از موجبات عدم پیشرفت عراق و هر چه بیشتر غربزده شده آن دانست، عدم وجود خودباوری در عراقیها خصوصا در نسل جوان آن است. شیعیان عراقی تا قبل از دولت شیعی جدید، باور نمی کردند که شیعه بتواند در عراق حاکم باشد.


- طرح بسیاری از لباس های مردم پلنگی و نظامی است. حتی این مسئله به لباس هاس زیر و چفیه ها سرایت کرده که شاید اولا نشاندهنده فرهنگ نظامی و مسئله رسیدن به آرامش از حضور نظامیان باشد و ثانیا تاثیر حضور نظامیان اشغالگر که اکثرا لباسهایی شبیه به موارد دیده شده در زندگی مردم و بازار است.


- اکثر مردان و خصوصا جوانان عراقی در دو چیز به خود سخت نمی گیرند، نگاه کردن به زنان نامحرم در رسانه ها و حتی رودررو؛ گوش دادن به صدای خواننده زن.


- همچنین جوانان عراقی به ریش های پرفسوری و روی چانه علاقه بسیاری دارند و تعداد زیادی از ایشان به این صورت در جامعه ظاهر می شوند. یکی از نمونه های تغییر فرهنگی بعد از سقوط صدام و وارد شدن ماهواره ها، تغییر در چهره ظاهری جوانان، تبعیت از مدهای لبلس و مو و ... است.


- مردان و خصوصا جوانان در موارد زیادی لباس های یکدست ورزشی (بلوز و شلوار) می پوشند و به همین صورت در سطح شهر حاضر می شوند. تعداد زیادی نیز از شلوارهای جین استفاده می کنند و برخی شلوارهای پارچه ای ساده می پوشند.


- سیگار بین مردان خصوصا جوانان رایج است. به حدی که بسیار از آنها با خاموش کردن یکی دیگری را روشن می کنند. البته بسیاری نیز سیگار استعمال نمی کنند ولی نکته اینکه در جامعه عراق سیگار چیزی منفی، مضر و اعتیاد آور به حساب نمی آید. علی رغم اینکه تعداد زیادی از عراقیها اصلا با مواد مخدر (خصوصا مواد جدید) اصلا آشنایی ندارند چه رسد به استعمال و اعتیاد به تریاک و ... در نظرشان بسیار منفور است.


- یکی از مراکز تفریحی جوانان شهری، مراکز بلیارد هست. یکی از مراکز بلیادر شهر کربلا در نزدیکی نهر علقمه قرار دارد که افراد زیادی از جوانان در آن حضور دارند.


- عراقیها شیرنی های بسیار خوشمزه ای دارند که میزان شیرینی برخی از آنها بسیار زیاد است. شیرینی ها در عراق انواع مختلف و معتنابهی دارند.
- همانطور که در بخش اول آمده عراق مهد تمدن های باستانی بوده است. این مسئله به عنوان یک سرمایه معنوی غنی مایه افتخار و مباهات در بین عراقیها مطرح می شود. شهر تاریخی بابل (در نزدیکی شهر حله امروزی) یکی از مراکز تاریخی-فرهنگی عراق می باشد که یادآور پادشاهانی چون حمورابی و بخت النصر است.


- جایگاه زنان در عراق همانند بسیاری از مناطق سنتی ایران و ممالک عربی چندان مناسب نیست. البته در دولت جدید زنان در عرصه های مختلف اجتماعی وارد شده اند. تعدادی از کرسی های پارلمان و مجلس استان ها به زنان تعلق دارد. البته این بدانم معنی نیست که مردم و خصوصا مردان عراقی این مسئله را پذیرفته باشند بلکه طبق قانون مجبورند در هر سه رای به یک زن رای دهند.
در مسئله عدم استقلال فکری و وابستگی به عشیره که در بخش وضعیت سیاسی مفصلا ذکر خواهد شد، باید گفت که زنان و دختران وابستگی فکری بیشتری به روسای عشیره و مردان دارند.


- در حال حاضر چاقی در عراق برای زنان ارزش است به طوری که در داروخانه ها کپسولهای چاق کننده ای به اسم «مشهی» وجود دارد. این مسئله در تاریخ ایران وجود داشته و همچنان زنان ایرانی زیادی نیز چاق اند اما دیگر در ایران چاقی یک ارزش نیست. به دو دلیل؛ در زمانی که سطح زندگی عموم مردم، میزان درآمد و معیشت آنها کم باشد چاقی می تواند به افراد شأن اجتماعی بالا بدهد چراکه نشاندهنده استفاده از غذاهای خوب و در نتیجه سطح مالی مناسب است اما با پیشرفت جامعه و افزایش سطح رفاه عمومی افراد به دنبال حفظ زیبایی، به اندام متناسب و لاغر روی می آورند. در ضمن دلیل دیگری را هم می توان آورد و آن اینکه چاقی از مولفه های فرهنگ این سرزمین ها بوده در حالی که در غرب مدرن اندام متناسب و لاغر پسندیده می شده است. در ایران نیز این ذائقه (چاقی) با ورود فرهنگ غربی به صورت تقلیدی تغییر یافت. این کار توسط عکسهای مجلات، فیلم ها و عروسکها (مثل باربی) صورت گرفت که زن ایده آل در آنها زنی لاغر اندام با اندامی کشیده، چشمهای آبی یا سبز و موهای بلوند تصویر می شود. مؤید این ادعا اینکه ذائقه ایرانیان در قدیم چشمها و موهای  مشکی بوده است که در شعر شعرا بسیار آمده اما امروزه به چشمهای آبی یا سبز و موهای روشن تغییر مزاج داده.


- مردم عراق عکس گرفتن را برای زن درست نمی دانند. یعنی در یک جمع (مثلا دانشگاهی) زنان در میان مردان و یا حتی به تنهایی حاضر نمی شوند که عکس بگیرند.


- آداب سلام و احوال پرسی عراقیان نیز از قرار زیر است: با افرادی که بعد از مدتها می بینند یا تازه آشنا می شوند 3 بار و در سلام علیک روزانه یک بار روبوسی می کنند. اصطلاحاتی را که در حال و احوال پرسی استفاده می کنند:
«الله یساعدک (یساعدکم)» برای تشکر و خسته نباشید گفته می شود، «رحم الله والدیک» برای تشکر و ابراز محبت گفته می شود. «شرفنا» برای خوش آمد گویی و تعارف به معنای «به ما افتخار دادید» به کار می رود. در خداحافظی نیز از اصطلاحات روبرو استفاده می کنند، «الله محمد علی معک»، «الی القاء»، «مع السلامه». البته این جملات فقط تعدادی از اصطلاحاتی است که عربها به کار می برند.

 




گروه وهابیت شناسی ::: چهارشنبه 87/1/28::: ساعت 3:21 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 28


بازدید دیروز: 3


کل بازدید :54175
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<